"Persepolis" خالق Marjane Satrapi ضربه زیادی دارد

خالق و کارگردان کمیک ، که بیوپیک جدید ماری کوری ، "رادیواکتیو" امسال آغاز به کار کرد ، تاریخ خود را با انیمیشن بحث می کند.

این را به اشتراک بگذارید:

3 دسامبر 2019 7 سپتامبر 2022 بروس بوهری در مورد خالق "Persepolis" Marjane Satrapi ، ضربه زیادی دارد

از لحظه ای که او در اوایل سال جاری روی صحنه رفت ، مارجین ساتراپی کاپیتاوی جمعیت را در تئاتر آننبرگ دانشگاه پنسیلوانیا قرار داد. سر تا انگشت پا را به رنگ مشکی به سمت چکمه های پرشور خود ، به لبه proscenium قدم زد و بازوهای خود را تکان داد و بیشتر از جمعیت تشویق کرد. او مانند یک کشتی گیر حرفه ای که قبل از مسابقه قهرمانی ، توده ها را در کنار خود قرار می داد ، او از یک طرف مخاطب ، پس از آن ، تشویق می کرد و هرکدام بیش از این مایل بودند که آنچه را که می خواست به او بدهند.

ساتراپی پس از انقلاب اسلامی در سال 1979 از ایران گریخت و تجربیات خود را در پرسپولیس ، که کتابهای پانتئون در سال 2000 منتشر کرد ، شرح داد. این رمان گرافیکی اندکی پس از آن موفقیت استراتوسفر را به دست آورد - این به 24 زبان ترجمه شد ، که در دبیرستان ها و کلاس های دانشگاه در سراسر جهان تدریس می شد. و در سال 2007 با فیلم سازگار شد و در ادامه تعدادی از جوایز مهم از جمله جایزه هیئت داوران جشنواره کن را به دست آورد. وی در گفتگو در آننبرگ ، توضیح داد كه چه چیزی الهام بخش نوشتن داستان خود است ، تجربه توصیف زندگی پرسپولیس را در فیلم توصیف كرد و توصیه هایی را برای هنرمندان ارائه داد.

نوشتن پرسپولیس

ساتراپی پس از گفتن داستان خود بارها و بارها به افرادی که در هنگام زندگی در فرانسه با او روبرو شده بود ، تصمیم گرفت تا پرسپولیس را به عنوان راهی برای بیرون آمدن آن یک بار برای همیشه بنویسد. او معتقد است که پرسپولیس یک داستان شخصی است - نه اثری از تاریخ یا نظریه سیاسی یا جامعه شناسی. او طنز را به عنوان یک قالب برای کودکان در نظر گرفته بود تا اینکه ماس Art Spiegelman را خوانده بود ، که در تولد 24 سالگی به او داده شد. وی گفت که توانایی فرم در "طبیعتاً طنز" آن را به انتخاب آشکار برای داستان خودش تبدیل کرده است.

ساتراپی گفت: "خنده بالاترین درک از شخص دیگر است.""اگر من می توانم شما را بخندانم ، می توانیم بگوییم که شما را درک می کنم. این یک انتزاع کامل است. "وی افزود: "اساساً ، این زندگی کوتاه است و همه ما می میریم ، بنابراین اگر این موضوع را جدی بگیریم ، ما بسیار احمق هستیم. بنابراین یک طنز به یک رسانه آشکار تبدیل شد تا آنچه را که من می گفتم بگویم. "

جهش به فیلم

انتقال طنز به فیلم چشم انداز نبود که Satrapi را هیجان زده کند."من واقعاً نمی خواستم این کار را انجام دهم. این به جایی رسید که من گفتم که می خواهم یک فیلم انیمیشن ، به صورت 2 بعدی ، به رنگ سیاه و سفید بسازم و باید در فرانسه ، در پاریس ، نزدیک به خانه من تولید شود - همه اینها با این ایده که او می خواستتسلیم شوید و بگویید بیایید این کار را انجام ندهیم. "او با اشاره به وینسنت پاروناود ، a. k. a. وینشلوس ، هنرمند و فیلمساز فرانسوی و همکار پرسپولیس."اما او موافقت كرد ، و سپس من مجبور شدم این كار را انجام دهم."

سرانجام ، او این فرصت را به دست آورد تا از طریق ترس از ایجاد فلاپ ، با وجود ترس و وحشت خود ، برای یادگیری چیز جدید و کار خود دستمزد دریافت کند: "او گفت:" اقتباس ها همیشه موفقیت آمیز نیستند ، "و اقتباس از نویسنده اغلب حتیکمتر خوب. "

همکاری با تیمی از انیماتورها لایه هایی از تفسیر را به داستان بسیار شخصی او اضافه کرد که همیشه مورد استقبال قرار نمی گرفت. وی گفت: "در ابتدا ، من واقعاً از 100 نفری که روی این فیلم کار می کنند متنفرم.""مثل ، هر روز صبح می گویم ،" خدایا ، همه آنها را بکش ، بنابراین مجبور نیستم با آنها کار کنم. "من واقعاً می خواستم آنها را مرده کنم. این نقاشی من بود و این داستان من بود و آنها در حال کپی کردن نقاشی های من بودند و تفسیرهای خود را اضافه می کردند و یک سال و نیم طول کشید تا از آن قدردانی کنم. "

اما ، طبق گفته ساتراپی ، اگر می خواهید همدلی ایجاد کنید ، و تبلیغ کنید ، فیلم از همه رسانه های دیگر پیشی می گیرد."فیلم یک سلاح عالی برای حمله به فرهنگ شخصی است. شما می توانید 150 فیلم بزرگ و بزرگ را برای هزینه یک هواپیمای جنگی تولید کنید ، و این کسی را نمی کشد. "پیچیدگی داستان خودش و نیروهای بازی در آن ، تصمیم وی را برای استفاده از یک سبک انیمیشن ساده تر - 2D ، سیاه و سفید - آگاه ساخت تا تنظیمات کمتر پیچیده به نظر برسد. این یک انتخاب قدرتمند بود ، و دیدن آن در نهایت از طریق انیمیشن به زندگی Satrapi به یک شوک منتقل شد.

او گفت: "من به سه کنیاک احتیاج داشتم."سپس 11 سپتامبر اتفاق افتاد و جورج دبلیو بوش تمام جهان را نابود کرد. "

مشاوره برای هنرمندان

Satrapi مکالمه را با برخی از توصیه ها به سازندگان بست.

وی گفت: "اگر می خواهید در مورد جهان صحبت کنید ، در مورد دهکده کوچک خود صحبت کنید.""در مورد آنچه برای شما مهم است صحبت کنید. محکومیت شخصی شما همان چیزی است که مهم است - داستان باید به شما لمس کند. ممکن است شخص دیگری را لمس نکند ، اما اگر شما را لمس نکند ، هرگز شخص دیگری را لمس نمی کند. "

او گفت که برای انیماتورهای مشتاق ، کوچک را شروع کنید."200 فریم جداگانه برای ایجاد یک فیلم 15 ثانیه ای بسازید. سپس این کار را دوباره و دوباره انجام دهید. "

Satrapi مدیر Radioactive است ، بیوپیک در مورد ماری کوری مبتنی بر یک کتاب طنز با همین نام. در ماه سپتامبر در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو به نمایش درآمد و قرار است سال آینده توسط آمازون استودیو منتشر شود.

با تشکر از خواندن نقطه و خط ، جایی که ما در مورد انیمیشن انواع صحبت می کنیم. فراموش نکنید که ما را در توییتر دنبال کنید و در خبرنامه ما ثبت نام کنید.