تولید ناخالص داخلی اسمی و واقعی ، شاخص قیمت تولید ناخالص داخلی ، تولید ناخالص داخلی

ساخت وبلاگ

مزیت اصلی اندازه گیری تولید ناخالص داخلی (تولید ناخالص داخلی) این است که می تواند رشد اقتصاد را با گذشت زمان یا عدم وجود آن نشان دهد. با این حال ، تولید ناخالص داخلی همانطور که با قیمت های فعلی اندازه گیری می شود ، رشد تولید ناخالص داخلی واقعی را اندازه گیری نمی کند ، زیرا قیمت ها به عرضه پول بستگی دارد ، که به طور مستقل از تولید ناخالص داخلی از سال به سال متفاوت است. تولید ناخالص داخلی اسمی تولید ناخالص داخلی است که با قیمت های واقعی اندازه گیری می شود که برای تورم غیر قابل تنظیم است. تولید ناخالص داخلی واقعی تولید را به دلار ثابت اندازه گیری می کند ، به طوری که تولید اقتصادی یک سال می تواند به طور دقیق با یک سال دیگر مقایسه شود. از آنجا که قیمت ها از سال به سال تغییر می کنند ، تولید ناخالص داخلی از سال به سال تغییر می کند حتی اگر تولید ناخالص داخلی واقعی تغییر نکند. از این رو ، باید در تولید ناخالص داخلی تعدیل شود تا تغییر قیمت ها منعکس شود. افزایش قیمت تولید ناخالص داخلی در حالی که کاهش قیمت تولید ناخالص داخلی را کاهش می دهد. بنابراین ، برای به دست آوردن تولید ناخالص داخلی واقعی ، این عملیات باید معکوس شود. از آنجا که قیمت ها معمولاً افزایش می یابد ، تولید ناخالص داخلی با میزان تورم برای رسیدن به تولید ناخالص داخلی واقعی کاهش می یابد. از این رو ، اغلب به عنوان تولید کننده تولید ناخالص داخلی گفته می شود.

تولید ناخالص داخلی = تولید ناخالص داخلی 100 × اسمی / تولید ناخالص داخلی واقعی

تولید ناخالص داخلی واقعی به سادگی تولید ناخالص داخلی اسمی است که توسط شاخص قیمت کاهش می یابد:

تولید ناخالص داخلی واقعی = تولید ناخالص داخلی / (تولید ناخالص داخلی / 100)

دفتر تجزیه و تحلیل اقتصادی (BEA) ، به همراه دفتر آمار کار (BLS) ، حساب های تولید ناخالص داخلی را گردآوری می کند. BEA یک آژانس وزارت بازرگانی ایالات متحده است که آمار اقتصادی را در مورد دولت ها ، مشاغل ، خانوارها و افراد تولید و توزیع می کند. مهمترین این آمار ، حساب های اقتصادی ملی است که آماری در مورد تولید ، توزیع و استفاده از تولید اقتصادی ارائه می دهد که تولید ناخالص داخلی برجسته ترین است. بیشتر اطلاعات مربوط به محاسبه حساب های تولید ناخالص داخلی برای مصرف و سرمایه گذاری از دفتر سرشماری ایالات متحده حاصل می شود. اطلاعات در مورد خریدهای دولت و دستمزد و مزایای دولت ، که بزرگترین هزینه دولت های فدرال ، ایالتی و محلی است ، از دفتر مدیریت پرسنل ایالات متحده است. دفتر سرشماری همچنین برخی از این اطلاعات را ارائه می دهد. بیشتر اطلاعات مربوط به صادرات خالص از خدمات گمرک ایالات متحده است. دفتر آمار کار بیشتر آمار مربوط به نیروی کار را ارائه می دهد ، که اصلی ترین ورودی به تولید ناخالص داخلی است.

برای تعیین ارزش Deflator تولید ناخالص داخلی ، باید یک شاخص قیمت تولید ناخالص داخلی ساخته شود که نشان می دهد قیمت ها از سال به سال برای نمونه نماینده کلیه محصولات و خدمات چقدر تغییر کرده است. وزن نسبی کالاها و خدمات مختلف در شاخص قیمت تولید ناخالص داخلی سالانه بر خلاف CPI تنظیم می شود ، که یک شاخص قیمت ثابت برای یک سبد بازار است که ترکیب آن فقط گاهی توسط BLS به روز می شود.

یک شاخص قیمت در مقایسه با یک سال پایه ، میزان قیمت ها در هر سال معین را اندازه گیری می کند:

 

قیمت سبد بازار نماینده در سال خاص
شاخص قیمت در یک سال معین=×100
قیمت سبد بازار نماینده در سال پایه

ضرب در 100 به خصوص برای گزارش ، تعداد دور خوبی را نشان می دهد. با این حال ، برای تعیین تولید ناخالص داخلی واقعی ، تولید ناخالص داخلی اسمی با شاخص قیمت تقسیم شده توسط 100 تقسیم می شود.

برای ساده سازی مقایسه ، ارزش شاخص قیمت برای سال پایه 100 تعیین شده است. قبل از سال پایه ، قیمت ها به طور کلی پایین تر بودند ، بنابراین مقادیر تولید ناخالص داخلی باید برای مقایسه آنها با سال پایه تورم شوند. هنگامی که قیمت ها در هر سال کمتر از سال پایه کمتر باشد ، شاخص قیمت کمتر از 100 خواهد بود ، به طوری که وقتی تولید ناخالص داخلی واقعی با تقسیم تولید ناخالص داخلی اسمی بر روی شاخص قیمت محاسبه می شود ، از تولید ناخالص داخلی اسمی فراتر می رود. تولید ناخالص داخلی واقعی = تولید ناخالص داخلی اسمی برای سال پایه.

روش دیگر محاسبه تولید ناخالص داخلی واقعی ، شمارش حجم خروجی ، سپس ضرب آن حجم با قیمت های سال پایه است. بنابراین اگر یک گالن گاز در سال 2000 2 دلار هزینه داشته باشد و ایالات متحده 10،000،000،000 گالن تولید کند ، می توان این مقادیر را با یک سال بعد مقایسه کرد. به عنوان مثال ، اگر ایالات متحده در سال 2010 15،000،000،000 گالن بنزین تولید کند ، افزایش واقعی تولید ناخالص داخلی با توجه به بنزین می تواند با چند برابر کردن 15 میلیارد با قیمت 2000 دلار 2 دلار در هر گالن محاسبه شود. سپس شاخص قیمت را می توان با تقسیم تولید ناخالص داخلی اسمی توسط تولید ناخالص داخلی واقعی محاسبه کرد. بنابراین اگر بنزین در سال 2010 3 دلار در هر گالن بود ، شاخص قیمت = 3 /2 × 100 = 150.

البته پیچیدگی های بسیاری برای محاسبه تولید ناخالص داخلی واقعی با هر روش وجود دارد. آمارشناسان لزوماً باید از فرضیات مربوط به نسبت هر نوع کالاها و خدمات خریداری شده در طی یک سال معین استفاده کنند. اگر می خواهید به جزئیات محاسبه این شاخص قیمت وزن سالانه از نوع زنجیره ای بپردازید ، مهمان من باشید: جعبه: فرمول های اساسی برای محاسبه مقدار از نوع زنجیره ای و شاخص های قیمت.

این نمودار تولید ناخالص داخلی واقعی برای ایالات متحده از سال 2015 - 2017 ، با استفاده از سال پایه 2009.

تولید ناخالص داخلی بالقوه و شکاف خروجی

یکی از عواملی که فدرال رزرو هنگام تصمیم گیری در مورد سیاست های پولی در نظر دارد این است که آیا اقتصاد در حال تولید تولید بالقوه خود است یا خیر. بازده بالقوه ، که به طور دوره ای توسط دفتر بودجه کنگره (CBO) تخمین زده می شود ، تخمین ای از آنچه یک اقتصاد می تواند هنگام استفاده کامل از منابع اقتصادی موجود خود بتواند به طور امکان تولید تولید کند. از این رو ، خروجی بالقوه همانند تولید ناخالص داخلی بالقوه است و اغلب به عنوان حداکثر خروجی پایدار توصیف می شود. خروجی پایدار بدان معنی است که اقتصاد به طور عادی کار می کند و نه حداکثر. بنابراین ، به عنوان مثال ، کارکنان ساعات منظم کار می کنند ، نه اضافه کاری ، و کارخانه ها و سایر منابع تولید در حال تولید مقادیری هستند که بهینه شده اند. از این رو ، شکاف های خروجی مثبت امکان پذیر است ، جایی که خروجی واقعی از تولید بالقوه فراتر می رود ، زیرا اقتصاد می تواند از منابع خود در سطوح بالاتر برای دوره های کوتاه استفاده کند. با این حال ، شکاف های خروجی منفی بسیار رایج تر هستند. شکاف خروجی منفی نشان می دهد که اقتصاد در حال استفاده از منابع خود است ، که اغلب به این معنی است که اقتصاد با کمتر از اشتغال کامل فعالیت می کند. شکاف های خروجی منفی در طول رکود رخ می دهد و شکاف های خروجی مثبت در هنگام رونق اقتصادی رخ می دهد. بنابراین ، شکاف خروجی چرخه تجارت رونق و شلوغی را نشان می دهد.

 

خروجی واقعی - خروجی بالقوه
شکاف خروجی=×100
خروجی بالقوه

اگر شکاف خروجی منفی باشد ، فدرال رزرو سیاست پولی خود را برای تحریک بیشتر اقتصاد تنظیم می کند. اگر مثبت باشد ، احتمالاً فدرال رزرو نرخ بودجه فدرال را برای خنک کردن اقتصاد افزایش می دهد.

راز جذب ثروت...
ما را در سایت راز جذب ثروت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیما شاهرخ شاهی بازدید : 62 تاريخ : چهارشنبه 2 فروردين 1402 ساعت: 20:26