سرمایه گذاری خارجی در ایالات متحده

ساخت وبلاگ

Foreign Investment in the United States

در کوتاه مدت ، سرمایه خارجی سرمایه گذاری در ایالات متحده تولید ناخالص داخلی ایالات متحده (تولید ناخالص داخلی) را افزایش می دهد. این بدان معناست که ساکنان ایالات متحده بهتر از آن هستند که بدون سرمایه خارجی باشند. با این وجود ، سناریوهای بلند مدت از مالکیت خارجی بسیاری از منتقدین مشکل دارند: خارجی ها برای استفاده ما از سرمایه خود چه پرداختی می کنند؟آیا ورود پایدار سرمایه خارجی به خارجی ها کنترل سهام سرمایه ایالات متحده را می دهد ، کیفیت شغل را کاهش می دهد یا سرمایه گذاری و تحقیقات ایالات متحده را تحریف می کند؟خوشبختانه ، این نگرانی ها را می توان با بررسی میزان سرمایه گذاری خارجی در اقتصاد ایالات متحده در مقابل سرمایه گذاری ایالات متحده در خارج از کشور ، با توجه به انگیزه های سرمایه گذاری خارجی و محاسبه پتانسیل ناچیز برای کنترل خارجی ، برطرف کرد.

سرمایه گذاری خارجی در ایالات متحده - چقدر؟از چی؟توسط چه کسی؟

بین سالهای 1982 و 1990 کسری حساب جاری ایالات متحده - مبلغی که واردات کالا و خدمات به علاوه کمک های خارجی از صادرات کالاها و خدمات ایالات متحده بیش از 900 میلیارد دلار بود. این کسری توسط سرمایه گذاری خالص سرمایه تأمین می شد - قبل از سرمایه گذاری در ایالات متحده سرمایه گذاری ایالات متحده در خارج از کشور. اگرچه دارایی های ایالات متحده از دارایی های خارجی افزایش یافت ، منابع خارجی دارایی های ایالات متحده 900 میلیارد دلار دیگر افزایش یافت. دارایی های ایالات متحده در خارج از کشور منهای دارایی های خارجی در ایالات متحده در سال 1985 برای اولین بار از سال 1914 منفی شد.

این داده ها ، با این حال ، بر اساس هزینه تاریخی ، هزینه در زمان انجام سرمایه گذاری است. اندازه گیری مناسب هر سرمایه گذاری ارزش فعلی بازار آن است ، نه هزینه تاریخی آن. با شناخت این موضوع ، بخش بازرگانی ایالات متحده در گزارش ژوئن 1991 به ارزیابی بازار تغییر یافت. با توجه به ارزش بازار ، موقعیت خالص سرمایه گذاری خارجی ایالات متحده تا سال 1987 مثبت ماند و در سال 1990 به منهای 360. 6 میلیارد دلار رسید ، حدود 40 درصد کمتر از تعداد محاسبه شده بر اساس هزینه تاریخی.

در اواخر سال 1990 ، حدود 16 درصد از دارایی های خارجی در ایالات متحده متعلق به دولت های خارجی بود ، در حالی که 84 درصد متعلق به خصوصی بودند.(به همین ترتیب ، 14 درصد از دارایی های خارجی متعلق به ایالات متحده رسمی و 86 درصد خصوصی بودند.)

در مقابل ، به عنوان سهم کل سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری مستقیم ایالات متحده در خارج از کشور (شامل دارایی های سهام 10 درصد یا بیشتر از هر بنگاه) از نظر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایالات متحده به طور قابل توجهی بزرگتر است. سرمایه گذاری مستقیم ایالات متحده در خارج از کشور هنوز هم در سال 1990 از سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایالات متحده فراتر رفت و با حاشیه گسترده تری نسبت به 184 میلیارد دلار در مقابل 152 میلیارد دلار.

علیرغم شهرت سرمایه گذاران ژاپنی ، انگلیسی ها بزرگترین سرمایه گذاری مستقیم ایالات متحده را دارند - با هلندی ها نه چندان عقب - همانطور که از زمان استعمار اتفاق افتاده است. در سال 1990 ، انگلستان حدود 27 درصد از سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایالات متحده را در اختیار داشت ، به طور قابل توجهی بیشتر از 21 درصد ژاپن. جامعه اقتصادی اروپا (EC) به طور جمعی حدود 57 درصد را در خود جای داده است. علاوه بر این ، طبق تحقیقات اریک روزنگن ، بین سالهای 1978 و 1987 ، سرمایه گذاران ژاپنی فقط 94 شرکت آمریکایی را به دست آوردند و آنها را در پنجم انگلیس (640) ، کانادایی ها (435) ، آلمانی ها (150) و فرانسوی (113) قرار دادند.

چرا خارجی ها در ایالات متحده سرمایه گذاری می کنند؟

بدون محدودیت در حرکات کار یا سرمایه ، هر یک به هر کشور میزبان که دستمزدها یا بازده ها بالاتر از خانه است ، می رود. در طول دهه هشتاد کارگران از اروپای شرقی ، جنوب اروپا و ترکیه و به کشورهای خلیج فارس از آفریقا و آسیای جنوبی به دلیل دستمزد بالاتر به اروپای غربی مهاجرت کردند. سرمایه به دلیل بازده بالاتر به ایالات متحده مهاجرت کرد. قدردانی سالانه بازار سهام ایالات متحده از بیش از 15 درصد (شمارش سود سهام) فقط با افزایش نزدیک به 20 درصد بازار سهام ژاپن در بین کشورهای مهم صنعتی غربی فراتر رفت. در مقایسه ، میانگین افزایش بازار سهام در کانادا 5 درصد ، حدود 11 درصد در فرانسه ، 12 درصد در آلمان ، 14 درصد در ایتالیا و 12 درصد در انگلستان بود.

اختلافات مالیاتی همچنین بر جریان سرمایه بین المللی تأثیر می گذارد. هم مدافعان و هم منتقدان کاهش مالیات دولت ریگان در سال 1981 موافق هستند که باعث افزایش ورود سرمایه در دهه هشتاد می شوند. مدافعان استدلال می کنند که سرمایه گذاری های ایالات متحده پس از مالیات نسبت به سرمایه گذاری های غیر ایالات متحده ، چه به سرمایه گذاران ایالات متحده و چه برای سرمایه گذاران خارجی ، سودآورتر شدند ، در حالی که منتقدین معتقدند که کسری بزرگ فدرال باعث ورود سرمایه می شود.

مطابق با دیدگاه مدافعان ، سرمایه گذاران ایالات متحده در اوایل دهه هشتاد دارایی های خارجی را برای تأمین مالی سرمایه گذاری داخلی به فروش می رساندند. سرمایه گذاری مستقیم ایالات متحده در خارج از کشور ، با ارزش تاریخی ، از سال 1981 تا 1984 کاهش یافته است. در ارزش بازار آن در سالهای 1983 و 1984 کاهش یافته است. به همین ترتیب ، سرمایه گذاری ثابت غیر مسکونی ایالات متحده در سال های 1983 و 1984 به طور اساسی افزایش یافت و در سال 1985 به اوج خود رسید ، پس از انتشار پیشنهادات اصلاحات مالیاتی خزانه داری ایالات متحده در پاییز 1984. در سال 1985 سرمایه گذاری مستقیم ایالات متحده در خارج از کشور آغاز شددوباره برخیزدر همین حال ، سرمایه گذاری های خارجی در ایالات متحده در اوایل دهه هشتاد تا اواخر دهه هشتاد تا حدودی سریعتر رشد کرد. نرخ مالیات بالاتر در سود سرمایه در سال 1986 مؤثر شد و از پایان سال 1985 ، افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی ایالات متحده از سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایالات متحده فراتر رفته است. علاوه بر این ، الگوی ظهور و سقوط دلار آمریکا - که بین سالهای 1980 تا 1985 ارزشمند است و از سال 1985 تا 1987 کاهش می یابد - با دیدگاه مدافعان نیز سازگار است.

ایالات متحده نه تنها به دلیل مالیات های پایین ، بلکه به دلیل بیشتر ثروت مصرف کننده ایالات متحده و بهره وری نیروی کار ، سرمایه را جذب می کند. در خرید برابری قدرت - GDP برای تفاوت در نرخ ارز و قیمت ها تنظیم شده است. ثروت (سرانه تولید ناخالص داخلی) یک چهارم بیشتر از ژاپن در سال 1990 و یک سوم بیشتر از آلمان بود. علاوه بر این ، به جز ژاپن ، سایر کشورهای اصلی صنعتی این حاشیه را بین سالهای 1980 تا 1990 محدود نکردند. بر اساس تولید برای هر کارمند ، این پیام یکسان است: کار ایالات متحده تولید کننده ترین در جهان است.

آیا سرمایه گذاری خارجی خوب است یا بد؟

سرمایه گذاری خارجی میزان سرمایه ، ساختمانها ، زمین ، ثبت اختراع ، حق چاپ ، علائم تجاری و حسن نیت را در اقتصاد میزبان افزایش می دهد. افزایش کمیت و کیفیت ابزارها برای استفاده از نیروی کار در تبدیل یک مجموعه از کالاها (نیروی کار و سایر ورودی ها) به دیگری (خروجی تمام شده) باعث افزایش بهره وری نیروی کار و تولید ناخالص داخلی می شود. از آنجا که حدود دو سوم تولید ناخالص داخلی به عنوان دستمزد ، حقوق و مزایای حاشیه به زایمان می روند ، افزایش تولید به معنای دستمزد بالاتر یا اشتغال بیشتر است. بنابراین ، سرمایه گذاری خارجی باعث افزایش بهره وری کار ، درآمد و اشتغال می شود. کارگران بهتر از سرمایه های بیشتری نسبت به کمتر دارند و معمولاً نسبت به ملیت سرمایه گذار بی تفاوت هستند.

سیاستمداران به طور کلی از نگرش خوش خیم کار نسبت به سرمایه خارجی ، گاهی اوقات در معرض خطر خود غافل می شوند. در مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری در سال 1988 ، نامزد دموکرات ، مایکل دوکاکیس ، به گروهی از کارگران در یک کارخانه قطعات خودروسازی سنت لوئیس گفت: "شاید بلیط جمهوری خواهان بخواهد فرزندان ما برای صاحبان خارجی کار کنند ... اما این نوع آینده لوید بنتن نیستو من و دیک گفارد و شما برای آمریکا می خواهید. "کارکنان پیشین Dukakis نتوانستند به او بگویند که کارگران Dukakis به آن پرداخته بودند ، یازده سال توسط یک شرکت ایتالیایی به کار رفته بودند.

پیامدهای بلند مدت سرمایه گذاری خارجی در ایالات متحده چیست؟

در دسترس بودن سرمایه خارجی هزینه سرمایه را به شرکتها کاهش می دهد. این امر باعث ارزان تر شدن گیاهان و تجهیزات می شود ، برخی از پروژه های سرمایه گذاری را که در غیر این صورت سودآور نیستند ، مجاز می کند و ارزش بنگاه ها را افزایش می دهد. بنابراین ، حتی اگر بیشتر سرمایه های سرمایه خارجی به طور اساسی مالکیت شرکت های آمریکایی را تغییر نمی دهد ، آنها با کاهش نرخ بهره و هزینه سرمایه ، از صاحبان دارایی و همچنین نیروی کار بهره مند می شوند.

با این حال ، برخی از منتقدین ، مانند مارتین و سوزان تولچین ، از عواقب ناامیدانه طولانی مدت از سرمایه خارجی حتی در حالی که مزایای کوتاه مدت خود را به دست می آورند ، هشدار می دهند. آنها نگران از دست دادن فرصت های شغلی ماهر ، از دست دادن مزیت فن آوری ، رشد کندتر و استاندارد کاهش زندگی هستند. همه این نگرانی ها بر اساس دو فرض ضمنی است. اول ، آنها فرض می کنند که خارجی ها کنترل اقتصاد ایالات متحده را به دست می آورند. دوم ، آنها فرض می كنند كه برخلاف سرمایه گذاران ایالات متحده در خارج از كشور ، خارجی ها از این كنترل استفاده می كنند تا بطور منظم كارآیی اقتصاد میزبان را كاهش دهند. هر دو فرض نادرست است.

احتمال سرمایه گذاران خارجی که کنترل اقتصاد ایالات متحده را به دست می آورند ناچیز است. بین سالهای 1982 و 1989 ، براساس برآوردهای وزارت بازرگانی ایالات متحده ، سهام ایالات متحده از سرمایه غیر مسکونی از 5. 9 تریلیون دلار به 8. 4 تریلیون دلار افزایش یافت. در اواخر سال 1989 ، موقعیت سرمایه گذاری بین المللی خالص ایالات متحد ه-267. 7 میلیارد دلار یا تنها 3. 2 درصد از این سهام سرمایه تخمین زده شده است.

حتی واردات خالص پایدار 100 میلیارد دلار در سال ، همانطور که در طول Mideighties رخ داده است ، کنترل سهام سرمایه ایالات متحده را به سمت خارجی ها تغییر نمی دهد. با این نرخ سهم سرمایه گذاران خارجی از سهام ثابت سرمایه ایالات متحده در سال 2000 به 8. 4 درصد افزایش می یابد ، اما در سال 2010 به 7. 8 درصد و در سال 2020 به 2. 8 درصد کاهش می یابد.

نگرانی دوم توسط نیروهای رقابتی در یک اقتصاد سرمایه داری مبتنی بر بازار ظرافت است. اگر صاحبان خارجی یک شرکت آمریکایی با استفاده از کارکنان به سودمندترین روش ، کارآیی خود را کاهش دهند ، صاحبان ثروت خود را از دست می دهند. آنها همچنین کارمندان و سرانجام شرکت را از دست می دهند. نیروی کار ، مدیریت و فناوری توسط سایر بنگاه های موجود یا شرکت های جدید که مشتاق استفاده از آنها به سودآورترین روش ممکن هستند ، استخدام می شوند. کاهش این شرکت در ارزش بازار - به دلیل ناکارآمدی مدیریت فعلی آن - همچنین آن را به یک هدف تصرف جذاب تبدیل می کند ، زیرا قیمت آن تحت استفاده از منابع کارآمد پایین تر از ارزش آن خواهد بود. در هر صورت ، صاحبان خارجی نمی توانند از طریق مدیریت منحرف ، صنعت را تسلیم کنند ، حتی اگر آنها مایل به فداکاری سود برای این کار بودند.

درباره نویسنده

مک اوت یک اقتصاددان با گروه اقتصاد کاربردی بارنتس است. وی پیش از این یک اقتصاددان تحقیقاتی با بانک مرکزی فدرال رزرو سنت لوئیس بود.

بیشتر خواندن

"Dukakis-Bensten-Gephardt."وال استریت ژورنال ، 11 اکتبر 1988 ، 22.

اوت ، مک."آیا آمریکا فروخته می شود؟"بانک مرکزی فدرال رزرو سنت لوئیس ، 71 ، شماره. 2 (مارس/آوریل 1989): 47-63.

روزنگرن ، اریک س. "آیا ایالات متحده برای فروش است؟"بانک مرکزی فدرال رزرو بوستون ، بررسی اقتصادی نیوانگلند ، نوامبر/دسامبر 1988 ، 47-56.

سین ، هانس ورنر."ایالات متحده آمریکااصلاح مالیات 1981 و 1986: تأثیر بر بازارهای سرمایه بین المللی و جریان سرمایه. "مجله ملی مالیات 41 ، شماره. 3 (1988): 327-40.

تولچین ، مارتین و سوزان تولچین. خرید به آمریکا - چگونه پول خارجی چهره ملت ما را تغییر می دهد. 1988.

راز جذب ثروت...
ما را در سایت راز جذب ثروت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نیما شاهرخ شاهی بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 3 فروردين 1402 ساعت: 17:45